تو

درد پایان‌ناپذیر عشق در جانم تویی
لذت و لطف غزل‌های پریشانم تویی
من کهستان زادهٔ آب و هوای ‌عاشقی
سرزمین کوچک خورشید و بارانم تویی
من صدایی بیشتر در گریه‌هایم نیستم
رمز پنهان سرور آتشستانم تویی
درخموشی، در سخن، در تابناکی، در سقوط
معنی بیتابی و مفهوم عرفانم تویی
ای که چون آیینه خود را از تو می‌خوانم همیش
دستگاه دین و دست‌آویز ایمانم تویی
پاییز ١٣٧٩ _ کابل