غزل شمارهٔ ۱۶۳۳

چشم ازان حسن به سامان چه تواند دریافت؟
مور از ملک سلیمان چه تواند دریافت؟
باده خوب است به اندازه ساغر باشد
ذره از مهر درخشان چه تواند دریافت؟
به دو صد چشم نشد زلف ازو کامروا
از رخش دیده حیران چه تواند دریافت؟
از لطافت نتوان رفتن جان را دیدن
دیده زان سرو خرامان چه تواند دریافت؟
قسمت زخم ازان کان ملاحت چه بود؟
از نمکزار، نمکدان چه تواند دریافت؟
چه قدر زخم ازان تیغ، نظر آب دهد؟
این رگ ابر ز عمان چه تواند دریافت؟
کف سطحی چه قدر غور کند در دل بحر؟
زاهد خشک ز عرفان چه تواند دریافت؟
نشود تا قدمش ز آبله سر تا پا چشم
حاجی از خار مغیلان چه تواند دریافت؟
جز دمی آب که صد چشم بود در پی آن
خضر از چشمه حیوان چه تواند دریافت؟
با حیا گل نتوان چید ز خوبان صائب
چشم پوشیده ز بستان چه تواند دریافت؟