شمارهٔ ۱۷

فروغ عارضت پروانه سازد شمع بالین را
پر پرواز گردد چشم شوخت خواب سنگین را
ز تاراج هوسناکان بود ایمن گلستانت
که شرمت پای خواب آلود سازد دست گلچین را