شمارهٔ ۷۳

داغ مشکینم که ناف لاله ها را سوخته است
از تب غیرت گل خورشید را افروخته است
آنچه بر رخساره او می نماید خال نیست
شبنم نازک دلی در آتش گل سوخته است