شمارهٔ ۲۵۱

در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می رود
خانه چون شد تنگ، صاحبخانه بیرون می رود
درد غربت بر دل تنگم گرانی می کند
گرد ویرانی گرم از خانه بیرون می رود
قطع الفت کردن از روشن ضمیران مشکل است
دود می پیچد به خود از خانه بیرون می رود