شمارهٔ ۲۹۸

گرفتار محبت دوست از دشمن نمی داند
ز راحت دشمنی ها گلخن از گلشن نمی داند
به ریزش می توان تسخیر خوبان کرد، چشم من!
کسی این چشمه را بهتر ز چشم من نمی داند