شمارهٔ ۴۰۲

هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد
خرمن به برق و خانه به سیلاب می دهد
در خون یک جهان دل بی تاب می رود
مشاطه ای که زلف ترا تاب می دهد
صیدی که بی قراری وحشت کشیده است
در چشم دام، داد شکرخواب می دهد