حادثه

در پای حوض خانه، گربه ای سیاه
چنگال خویش را
می لیسد.
بر دامن زمین
برقِ شگرفِ پولکِ سرخی مرا
بر پله های خانهٔ ویرانه
می کند ناگاه،
میخکوب.
اکنون
آه...این منم
کاورده کف به لب
دندان به هم فشرده، غضبناک، بیقرار.
گویی به جلد یک سگ درنده، رفته ام.