۱۹ - قاضی شهری به بی عقلی مَـثَل

قاضی شهری به بی عقلی مَـثَل
جهل او بی‌نقص و عدلش در خلل (۱)
کس نرفتی سوی دیوان قضاش
تا ز حق‌جویی نیفتد در بَـلاش
رأی او در داد‌بخشی ، بی‌بدیل
حکم او در دادخواهی ، زین قبیل :
ظالم و مظلوم را ، بی‌چون و چند
هر دو را یکسر فرستادی به بند!
شرطِ آزادی ، چنین بگذاشتی
تا زمانی که نمایند آشتی!
***************************
۱ - خلل : قصور - کوتاهی - عیب