۳۸ - آن فقیر گرسِـنِه ، وقت نماز

آن فقیر گرسِـنِه ، وقت نماز
با خدا کردی چنین راز و نیاز :
گو برای چیست این خیل رسول؟ (۱)
کز نصیحت‌هایشان گشتم ملول
آدمی ، کِی داشت کمبود دعا ؟
یا نیازی بر هزاران انبیا ؟
آنکه اندر جُستنش بود آدمی
لقمه‌ای نان بود و جانِ بی‌غمی
ای خدا ! جای پیمبر ، نان فرست
آنچه کم داریم ، ما را آن فرست
جای مُصحف ، گر رسد از آسمان
دائما باران برای کِشتمان
منکرانت ، بر تو ایمان آورند
بر وجودت ، جمله اذعان آورند
تا گرسنه باشد این گرگ دو پا !
کِی مؤثر باشدش نور هُدی (۲)
چون که گردد بی‌معاش و گرسِـنِه
از عذابِ آخرت ، بیمش مَده
او نمی‌ترسد ز تهدید جحیم (۳)
او نمی‌پوید ، صراط مستقیم
حکم و پندش این قَـدَر نازل مکن
می‌دَهَش روزیّ و خون در دل مکن
*****************************
۱ - خیل : گروه - دار و دسته
۲ - نور هُدی : نور هدایت
۳ : جحیم : جهنم