۴۹ - بر در انعام دنیا می روی؟

بر در انعام دنیا می‌روی؟ (۱)
کز عطایش صاحب ثروت شوی؟
نیست امّیدی به مال و نعمتش
زحمتش نقدست و نسیه ، رحمتش
لطف و بخشایش ازین سفله مجو
خوش خیالستی! کرم ؟ آن هم از او ؟
گر ازو خواهی حُطام دنیوی (۲)
پاسخی جز « لَن ترانی » نشنوی (۳)
او نخوانده درس اکرام و دَهِش
مُمسِک است و بی‌مَرام و بَدمَنش (۴)
زر نشانش دِه که بنماید ، مِسَش
یوسف ار بیند ، بَـرَد در مَحبَسش!
گر بخواهد نیک احسانت کند
بر لب جو ، آب مهمانت کند (۵)
چون رَسی در محضر گردون پیر
درب جیب خویش را محکم بگیر!
خواهی از دستش بمانی در امان
رُو دعایی بهر دفع شرّ بخوان
****
قصّه‌ای را در کتابی دیده‌ام
یا گمانم از کسی بشنیده‌ام
مادران را یک شب عزرائیل گفت
هر که خواهد ،بَخشَمش فرزندِ مفت
در جوابش مادری فرتوت و پیر
گفت فرزند مرا از من مگیر ...
نذر و احسان تو ارزانیت باد
از تو کِی خیری رسد عزّت زیاد!
******************************
۱ - اِنعام : بخشش مال از طرف دنیا
۲ - حطام دنیوی : مال و منال دنیا
۳ - لَن ترانی : هرگز نبینی مرا. مأخوذ از آیه :
لمَّا جاء مُوسی لِمیقاتِنا وَکلّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ اَرنی اَنظُر الیکَ قالَ لَن تَرانی ... قرآن کریم ۷ / ۱۴۳
و هنگامی که موسی برای میعاد ما آمد و پروردگارش با او تکلّم کرد گفت: پروردگارا، خود را به من بنما
تا به تو نظر کنم . گفت هرگز مرا نخواهی دید ...
در تداول عامه فارسی زبانان - ناسزا و بد و بیراه گفتن ( لغت نامه دهخدا )
۴ - مُمسک : خسیس - بخیل
۵ - مهمان منی به آب آن هم لب جو ( امثال و حِکَم دهخدا )