شماره ۲۵۷

پتک بی‌داد، شبی سنگِ صبورم چو شکافت
یک دم این جان، دلم از دست غم آسوده نیافت
طاقتم پنبه ی حلّاج شد از چوبِ ستم
آخر این رشته ی طاقت، کفِِ امّید بتافت