غزل ۱۵۷

پیش رویت قمر نمی‌تابد
خور ز حکم تو سر نمی‌تابد
آتش اندر درون شب بنشست
که تنورم مگر نمی‌تابد
بار عشقت کجا کشد دل من
که قضا و قدر نمی‌تابد
ناوک غمزه بر دل سعدی
مزن ای جان چو بر نمی‌تابد