شمارهٔ ۴۴

به تعیُن اگرچه اشخاصند
به حقیقت نه عام و نه خاصند
همه همدرد همدگر باشند
هر چه باشد به پای هم باشند
هر که همدرد دردمندان نیست
گوئیا از شمار ایشان نیست
درد دل دارم و دوا این است
درد می نوشم و شفا این است
ذوق رندی ما ز مستان جو
مستی می ز می پرستان جو
تا ز سرّ وجود آگاهم
محرم راز نعمت اللهم