گفتار هفتم در سیاست و شرط ریاست

آنچه اکنون سیاستش خوانی
هست کاری عظیم اگر دانی
سخت‌تر زان به دهرکاری نیست
مرد این پهنه هر سواری نیست
آن که را قصد مهتری باشد
در سرش باد سروری باشد
فکرتی استوار می‌باید
شرط ‌هایی به کار می‌باید
هست شرط نخست مهتر قوم
اعتدال مزاج و قلت نوم
دومین‌، قلب پاک و حزم تست
سومین‌، پشت کار و عزم قویست
شرط چارم‌، شجاعتی به کمال
که نگردد به هر بلیه ز حال
شرط پنجم‌، درستی پیمان
ششمین‌، اعتماد و اطمینان
هفتمین‌، داشتن مرامی خاص
کان بود محترم بر اشخاص
تا از آن ره به عادت معهود
ببردشان به جانب مقصود
شرط هشتم بود وقار و جلال
تهی از کبر و عجب وغنج و دلال
نهمین‌، کتم سرّ و شرط دهم
این که داند طبایع مردم
ویژه حالات ملت خود را
جنبهء خوب‌وجنبهء بدرا
بشناسد به پیکر اصحاب
رگ بیدارکردن و رگ خواب
علم تاربخ و اجتماع و سیر
اندرین کار باشد اندر خور
نیز می‌بایدش زباده بر این
خلقتی خوب ومنطقی شیرین
همرهش زهر و انگبین باید
مهر و کینش در آستین باید
هست شرط مهم جوانمردی
نه لئیمی وبخل و بیدردی