شمارهٔ ۲۰۱

دامن جامه که در خار مغیلان بگرفت
گر تو خواهی که به تندی برهانی بدری
یار مغلوب که در چنگ بداندیش افتاد
یاری آنست که نرمی کنی و لابه‌گری
ور به سختی و درشتی پی او خوای بود
تو از ان دشمن خونخواره ستمکارتری
کو هنوز از تن مسکین سر مویی نازرد
تو به نادانی تعجیل سرش را ببری