رباعی شمارهٔ ۱۵۳۶

ای آب از این دیدهٔ بیخواب برو
وی آتش از این سینهٔ پرتاب برو
وی جان چو تنی که مسکنت بود نماند
بی‌آبی خود مجوی و بر آب برو