خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۴۹
رفتیم و نبود هیچ کس محرم ما
غم بود که بود روز و شب همدم ما
سبحان اللّه! به هرزه این عمرِ عزیز
امد بسر و بسر نیامد غم ما