جرقه

به چشمان سیاه و روی شاداب و صفای دل
گل باغ شب و دریا و مهتاب است پنداری
درین تاریک شب، با این خمار و خسته جانی‌ها
خوشید نقش او در چشم من، خواب است پنداری