مرغ آتش ( در جواب به سیاووش کسرایی)
شب را به زیر سرخ پر خویش میکشم
در من هراس نیست ز سردیّ و تیرگی
من از سپیدههای دروغین مشوّشم »
(کسرایی)
ما مرغ آتشیم
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردیّ و تیرگی
ما از سپیدههای دروغین گذشتهایم.
ما مرغ آتشیم
با بال شعلههای فروزان انقلاب
چون آتشینعقاب
تا قلههای سرکش اوج زمانهها
تا بیکرانهها –
پرواز میکنیم.
ما مرغ آتشیم
ما آشیان خویش
در بیکران سبز پهن دشت آسمان
بر شاخسار جنگل خورشید مینهیم.
ما مرغ آتشیم
ما در پیام خویش
با بال شعلهپرور موج ترانهها
از شاخسار جنگل خورشید بر زمین
بهر زمینیان
بهر زمینیانِ فسونگشتهٔ اسیر –
در بند روسپیِّ سیهکار شهر شب
پرواز میکنیم
واندر مسیر خویش
صد نردبان نور
چون کهکشان به جانب خورشید میکشیم.
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردیّ و تیرگی
ما از سپیدههای دروغین گذشتهایم.
کابل، آذر ۱۳٦۳