شمارهٔ ۶۹ - بهار اگر بگذارد!

صبر کنم انتظار اگر بگذارد
کام برم روزگار اگر بگذارد
پیش فتم بخت بد اگر نکشد پس
خدعه کنم اشتهار اگر بگذارد
نام من آید فراز قائمه ی رای
قائمه ی ذوالفقار اگر بگذارد
داده‌ام اول قرار کار وکالت
مملکت بی‌قرار اگر بگذارد
مهره‌ام آید برون ز ششدر حیرت
این ورق چارچار اگر بگذارد
رأی تمام از من است‌، کاتب آراء
چند نقط بر هزار اگر بگذارد
«‌تربت جامم‌» بس است‌، هیئت نظار
نیت خود را کنار اگر بگذارد
از پی خود کسب اعتبار نمایم
گیتی بی‌اعتبار اگر بگذارد
بنده وکیلم به رأی‌های دروغی
همهمهٔ نوبهار اگر بگذارد
خواهم ازین نقطه من امید ببرم
این دل امیدوار اگر بگذارد
کوس وکالت زنم به حیله و تزویر
سابقهٔ بی‌شمار اگر بگذارد
مردم بیچاره را فریب دهم زود
کلک صدیق بهار اگر بگذارد